آی واژه | خاقانی

ماه من و عید شهر بوده
ماه من و عید شهر بوده
ماه من و عید شهر بوده
ماه من و عید شهر بوده
ماه من و عید شهر بوده
ماه من و عید شهر بوده
از مقنعه ماه غبغب تو
از مقنعه ماه غبغب تو
از مقنعه ماه غبغب تو
از مقنعه ماه غبغب تو
از مقنعه ماه غبغب تو
از مقنعه ماه غبغب تو
از مقنعه ماه غبغب تو
صد ماه مقنعم نموده
صد ماه مقنعم نموده
صد ماه مقنعم نموده
صد ماه مقنعم نموده
صد ماه مقنعم نموده
صد ماه مقنعم نموده
صد ماه مقنعم نموده
باد سر زلفت از سر آغوش
باد سر زلفت از سر آغوش
باد سر زلفت از سر آغوش
باد سر زلفت از سر آغوش
باد سر زلفت از سر آغوش
باد سر زلفت از سر آغوش
باد سر زلفت از سر آغوش
دستار سر سران ربوده
دستار سر سران ربوده
دستار سر سران ربوده
دستار سر سران ربوده
دستار سر سران ربوده
دستار سر سران ربوده
دستار سر سران ربوده
دردانهٔ عقد عنبرینت
دردانهٔ عقد عنبرینت
دردانهٔ عقد عنبرینت
دردانهٔ عقد عنبرینت
دردانهٔ عقد عنبرینت
دردانهٔ عقد عنبرینت
دردانهٔ عقد عنبرینت
خونین صدف از دلم گشوده
خونین صدف از دلم گشوده
خونین صدف از دلم گشوده
خونین صدف از دلم گشوده
خونین صدف از دلم گشوده
خونین صدف از دلم گشوده
خونین صدف از دلم گشوده
توسوده به پای غم دلم را
توسوده به پای غم دلم را
توسوده به پای غم دلم را
توسوده به پای غم دلم را
توسوده به پای غم دلم را
توسوده به پای غم دلم را
توسوده به پای غم دلم را
من آتش غم به دست سوده
من آتش غم به دست سوده
من آتش غم به دست سوده
من آتش غم به دست سوده
من آتش غم به دست سوده
من آتش غم به دست سوده
من آتش غم به دست سوده
از شورش آه من همه شب
از شورش آه من همه شب
از شورش آه من همه شب
از شورش آه من همه شب
از شورش آه من همه شب
از شورش آه من همه شب
از شورش آه من همه شب
با دام تو دوش ناغنوده
با دام تو دوش ناغنوده
با دام تو دوش ناغنوده
با دام تو دوش ناغنوده
با دام تو دوش ناغنوده
با دام تو دوش ناغنوده
با دام تو دوش ناغنوده
وز نالهٔ زیور تو تا روز
وز نالهٔ زیور تو تا روز
وز نالهٔ زیور تو تا روز
وز نالهٔ زیور تو تا روز
وز نالهٔ زیور تو تا روز
وز نالهٔ زیور تو تا روز
وز نالهٔ زیور تو تا روز
من نالهٔ خویش ناشنوده
من نالهٔ خویش ناشنوده
من نالهٔ خویش ناشنوده
من نالهٔ خویش ناشنوده
من نالهٔ خویش ناشنوده
من نالهٔ خویش ناشنوده
من نالهٔ خویش ناشنوده
ای طعنه زده به دیگرانم
ای طعنه زده به دیگرانم
ای طعنه زده به دیگرانم
ای طعنه زده به دیگرانم
ای طعنه زده به دیگرانم
ای طعنه زده به دیگرانم
ای طعنه زده به دیگرانم
در کاهش جان من فزوده
در کاهش جان من فزوده
در کاهش جان من فزوده
در کاهش جان من فزوده
در کاهش جان من فزوده
در کاهش جان من فزوده
در کاهش جان من فزوده
خاقانی اسیر دیگران نیست
خاقانی اسیر دیگران نیست
خاقانی اسیر دیگران نیست
خاقانی اسیر دیگران نیست
خاقانی اسیر دیگران نیست
خاقانی اسیر دیگران نیست
خاقانی اسیر دیگران نیست
هم عشقت و گرگ آزموده
هم عشقت و گرگ آزموده
هم عشقت و گرگ آزموده
هم عشقت و گرگ آزموده
هم عشقت و گرگ آزموده
هم عشقت و گرگ آزموده
هم عشقت و گرگ آزموده